فرضیه جهان عادل یا «توهم عدل در جهان» نوعی سوگیری شناختی و تمایلی ذهنی است که باعث میشود تصور کنیم، رویدادهای خوب و بدی که دیگران در زندگی روزمره با آن مواجه میشوند نتیجه اعمال نیک یا بد آنها است. به بیانی دیگر اعمال یک شخص سرانجام پیامدهایی عادلانه برای آن شخص در پی خواهد داشت و «نیروهای کیهانی» عدالت را در جهان برقرار میکنند. این «خطا و سوگیری» در بین مردم در سراسر جهان رایج است و در آثار نویسندگان و شاعران نیز بسیار دیده میشود. جمله آشنا در فرهنگ ما این است: «حقشه»، «حتماً یه کاری کرده که به این روز افتاده» و …
از جمله دلایل روانی و تکاملی شکلگیری این فرضیه، منفعت آن برای شخصی است که چنین جهانبینی را پذیرفتهاست. چراکه نهایتاً باعث سلب مسئولیت و دوری از رنج او میشود. به این ترتیب افراد زمانیکه شاهد بیماری، فقر، ستم، قحطی، گرسنگی، استعمار یا تجاوز به دیگران هستند به جای کمک، و پذیرش مسئولیت یا دلسوزی و مضطرب شدن، با سرزنش کردن دیگران آنها را سزاور چنین مصیبتهایی میدانند و در نتیجه از ناراحتی و احساس گناه شخصی خود کاسته و از خود نیز سلب مسئولیت میکنند.
برای تصمیم گیری بهتر می توانید از گزینه استفاده کنید.