خطای کمبود: وقتی ما با چیزی مواجه شویم که تعداد محدودی داشته باشد، یا تقاضا برای آن زیاد باشد یا برای مدتی محدود عرضه شود ناخودآگاه تصور میکنیم ارزشمند است. در این زمان احتمالاً گرفتار «خطای کمبود» شدهایم. در پژوهشی به سال ۱۹۷۵ پروفسور «استفان ورچل» از دو گروه خواست تا به کیفیت نوعی شیرینی امتیاز دهند. به هر عضو گروه اول یک جعبه شیرینی داد و به هر عضو گروه دوم تنها دو عدد شیرینی. نتیجه اینکه گروه دوم امتیاز بالاتری به کیفیت شیرینیها دادند. این آزمایش بارها تکرار شد و نتایج یکسان بود.«رولف دوبلی» در کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» میگوید به تعدادی کودک، تیلههایی کاملاً یکسان برای بازی دادم و در میان آن تیلهها تنها یک تیله رنگی متفاوت داشت، کودکان برای تصاحب آن یک تیله با هم دعوا میکردند. به بیانی دیگر انسان ذاتاً ارزش زیادی برای آنچه کمیاب است و ارزش کمی برای آنچه فراوان است قائل میشود.
رومیها میگفتند: آنچه کم است ارزشمند است. سعدی شاعر فارسی گفتهاست: اگر شبها همه قدر بودی، شب قدر بی قدر بودی.
گر سنگ همه لعل بدخشان بودی
پس قیمت لعل و سنگ یکسان بودی
خطای کمبود، ابزاری قدرتمند در دست رسانههای تبلیغاتی است: جملاتی مانند فقط دو عدد مانده، تنها تا پایان روز فرصت دارید و… نمونههایی آشنا هستند برای ارزشمندتر نشان دادن آنچه آنها قصد فروشش را دارند. آنها قصد دارند تابه سرعت محصول خود را بفروشند برای همین تلاش میکنند تا آن را کمیاب جلوه داده تا به این ترتیب شما را دچار «خطای کمبود» کرده و شما ناخواسته آن محصول را ارزشمند تصور کنید؛ بنابراین اگر برای شما پیامکی آمد با این متن که: تنها تا پایان امشب فرصت دارید تا از فروشگاه ما با ۳۰ درصد تخفیف خرید کنید. مراقب باشید دچار «سوگیری کمبود» نشوید.
از نقطه نظر تئوری تکاملی میتوان اینگونه توضیح داد که در طول تاریخ و در مسیر تکامل آنچه برای اجداد ما ارزشمند بوده (مانند شکار، آب آشامیدنی، جفت و…) عموماً محدود یا خارج از دسترس بوده پس در فرصتهای احتمالی پیش آمده باید به سرعت تصاحب میشدند. اما حالا با وجود سوپر مارکت در هر کوچه و خیابانی این سوگیری تکاملی به ضرر ما کار میکند.
برای تصمیم گیری بهتر می توانید از گزینه استفاده کنید.
منبع: