خطای تمرکز و اعتماد بر اطلاعات در دسترس یا راه حل دم دست یعنی بسنده کردن به مثالها و دلایلی که به سرعت به ذهن شخص میرسند در جهت ارزیابی یک موضوع. به عبارات دیگر اگر شخصی احتمال وقوع یک رویداد یا فراوانی وقوع آن را بر مبنای مثالهایی که به ذهنش میرسد بسنجد دچار «خطای تمرکز بر اطلاعات در دسترس» میشود. باید به خاطر داشته باشید آنچه به ذهن شما میرسد معیاری مناسبی برای سنجش احتمال وقوع رویدادها یا فراوانی آنها نیست.
عموماً آنچه بلافاصله به ذهن ما میرسد معیار ما برای تصمیمگیری است. البته این امر یک میانبر ذهنی است که به سرعت عمل ما اضافه میکند اما گاهی نتایج غلطی به همراه دارد.
در یکی از اولین آزمایشها، آموس تورسکی و دنیل کانمن از داوطلبان خواستند تا حدس بزنند آیا در زبان انگلیسی کلماتی که با حرف K شروع میشوند بیشترند یا آنهایی که حرف سوم آنها K است. همانطور که پیشبینی میشد چون کلماتی که با K شروع میشوند به راحتی به ذهن میرسند پاسخ شرکت کنندگان گزینه اول بود. این درحالیست که تعداد کلماتی که حرف سوم آنها K است دوبرابر بیشتر است. خطای تمرکز بر اطلاعات در دسترس نتیجه تفکر سریع است. شما میخواهید فراوانی یا احتمال وقوع را محاسبه کنید تا بر اساس آن تصمیمی بگیرید، اما در عوض مثالهایی را که به سهولت به ذهنتان میرسد ملاک محاسبه قرار میدهید.
ما معمولاً قضاوتها و برداشتهایمان را براساس اطلاعات موجود انجام میدهیم (اغلب بدون توجه به مقدار و کیفیت اطلاعات) و وقت چندانی را صرف اینکه چه اطلاعات مهمی موجود نیست نمیکنیم. تمرکز بر اطلاعات موجود باعث نتیجهگیری سریع یا سوگیری پریدن به نتیجه خواهد شد. بارزترین نمونه را میتوان زمانی دانست که برای نخستین بار کسی را ملاقات میکنیم و در چند ثانیه بر اساس اطلاعاتی موجود و محدود مانند شکلظاهر، نحوه گفتار، نوع راهرفتن و غیره قضاوتهای نسبتاً قطعی دربارهٔ شخصیت او میکنیم. در هنگام تصمیمگیری اطلاعات بیشماری در دسترس نیستند که چنانچه در دسترس باشند ممکن است تصمیمات و قضاوتهای ما را کاملاً تغییر دهند.
برای تصمیم گیری بهتر می توانید از گزینه استفاده کنید.